با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Lay Out

American: ˈleɪˈaʊt British: leɪaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb C1
    نمایش دادن، نشان دادن
  • phrasal verb
    خرج کردن، مصرف کردن، صرف کردن
  • phrasal verb
    جنازه را برای دفن آماده کردن
  • phrasal verb
    با ضربه بیهوش کردن
  • phrasal verb
    برنامه‌ریزی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد lay out

  1. verb spend money
    Synonyms: disburse, expend, give, invest, lend, outlay, pay, put out, put up, shell out
    Antonyms: hoard, save
  2. verb design, plan
    Synonyms: arrange, chart, diagram, display, exhibit, map, outline, set out, spread out
    Antonyms: neglect

ارجاع به لغت lay out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lay out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lay out

لغات نزدیک lay out

پیشنهاد بهبود معانی